راضیّه سال 1377 ـ 1378 در دبیرستان سمیّه درس می دادم . کلاس اوّل دبیرستان در آخرِ میز گوشۀ کلاس ، می نشست ، گوش به درس بود و بسیار باهوش ، یک روز که درس دربارۀ صفاتِ ثبوتیّه و سلبیّۀ خدا بود . دستش را بلند کرد و از جایش برخاست . گفت : آقا گفتید صفاتِ خدا ثبوتیّه است و صفاتِ سلبیّه در وجودِ خدا راه ندارد . گفتید خدا تغییر نمی کند و از حالتی به حالتِ دیگر در نمی آید ، حتّی خوشحال و ناراحت نمی شود . چون خوشحالی و ناراحتی لازمۀ از حالتی به حالتِ دیگر در آمدن است و تغییرِ حالت ، لازمۀ مادّه بودن است و خدا مادّه نیست . گفتم : بله ، خدا مادّه نیست و تغییرِ حالت هم ندارد ، پس خوشحالی و ناراحتی ب,راضیّه ...ادامه مطلب