دل ؛ با غَمِ عِشق هَمنِشین باید و نیستسَر ؛ مَست زِ بادِۀ یَقین باید و نیستکوتاه کُنَم سُخَن ، که عُمرِ تو بُلَندهمصُحبَتِ من « ابن یَمین » باید و نیسترضا پارسی پور................................................قَصیدِه در وَصفِ دیوانِ اَشعار سُلطان خَلیلهر عِقدِ گوهَری که به نَظم اَندَر آمدهمَجموع مُنتَظم شده در سِلکِ مَسطَرَشسَلمان در اِقتِباس زِ نورِ قَصایِدَشدر روح سَعدی از غَزَل روح پَروَرَشخاقانی از بَدایِعِ شِعرَش گرفته فیضمستورِ اَنوَری به مَعانی اَنوَرَشاز مَثنَویش روحِ نِظامی در اِبتِهاجوز فَرد و قِطعِه ابن یَمین مَدح گُستَرَشسرگَشتِه در حَواشی او می رَوَد قَلَمدر حیرَتَم که تا چه خَیال است در سَرَشخواجه عِصمَت الله بُخاری تَذکِرَةُ الشُّعَرای دولَتشاه سَمَرقَندی ، ص 359 بخوانید, ...ادامه مطلب