« ... وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ ... » ، ( انعام ، 6 / ١٤١ )

ساخت وبلاگ

اگر خدا بخواهد قصد داریم در کنارِ کُنگرۀ ابن ­یمین فَریُومَدی ، نمایشگاهی مُختَصِّ فرومد ( کتابهایی که در بارۀ فرومد نوشته شده یا کتابهایی که فرومدیها نوشته­ اند یا ... ) داشته باشیم . برای همین در حالِ جمع­ آوری کتابها هستیم .

کتابی با عُنوانِ « مسجد جامع فرومد » سال 1396 در 1000 نُسخه منتشر شده ، به ناشرِ کتاب تماس گرفتم ، ­گفت : هیچ نُسخه­ ای نداریم ، همان موقعِ چاپ ؛ مؤلّف همۀ نُسخه ­ها را گرفت و گویا در همایشی توزیع کرد .

مسئلةٌ : آیا از این هزار نُسخه ، یک نُسخه سَهمِ کتابخانۀ فُرومد نبود ؟!

مؤلّف محترم که برای نوشتنِ این کتاب چند بار به فُرومد آمده­ و ساعتها بر دیواره­ های « مسجد جامع » خیره مانده­ ، آیا حتّی یک نُسخه از این کتاب را حقّ کتابخانۀ فرومد ندانسته است ؟! « ... وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ ... » ، ( انعام ، 6 / ١٤١ ) مثلاً این کارِ فرهنگی است ؟

تَلاش و دَوَندگیِ بعضی بزرگوارانِ فُرومدی ، یک روزِ آن در فُرومد برگُزار شد . در سالِ 1380 مجموعه مقالاتِ آن کُنگره در 1000 نُسخه منتشر شده است امّا حتّی یک نُسخه از آن در اختیارِ کتابخانۀ ابن ­یمین فُرومد قرار نگرفته است . من این کتاب را از کتابخانۀ آستانِ قُدس رضوی اَمانت گرفتم . اگر آن کتاب را فَرد / شخص با هزینۀ خودش چاپ کرده ، این را که ادارۀ کُلّ استان چاپ کرده ، این چطور کارِ فرهنگی است که کُنگرۀ ابن ­یمین فَریُومَدی در فُرومَد برگُزار شود امّا کتابخانۀ روستای فُرومَد از کتابِ « مجموعه مقالاتِ کُنگرۀ بزرگداشتِ ابن­ یمین » حتّی یک نُسخه سَهم نَبَرد ؟!

فرومد اگر نسبت به ابن­ یمین فرزندِ اصلی نباشد ، بچّۀ اَندر که هست ؟ نیست ؟! اصلاً شما میراث ­بَر ، شاهدِ تقسیمِ میراثِ ابن ­یمین که بود ، حقِّ چشم چه می ­شود ؟!

« لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَ الأقْرَبُونَ وَ لِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَ الأقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا * وَ إِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفًا . » ، ( نساء ، 4 / ٨ )

مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندانِ نزدیک­ترشان باقی گُذاشته ­اند سَهمی دارند و زنان نیز از آنچه پدر و مادر و خویشاوندانِ نزدیک­ترشان باقی گذاشته ­اند سَهمی دارند ، خواه آن مال کم باشد یا زیاد ، که این سَهمی مُقَرَّر است .

و هنگامی که خویشاوندان و یتیمان و مِسکینان بر سرِ تقسیمِ [ ارث ] حاضر شدند ، چیزی از آن به ایشان عَطا کنید و با آنان سُخنی پسندیده بگویید .

با این رفتارهایتان با « باغِ سوخته » چه می ­کنید ؟!

واقعاً برای کارِ فرهنگی ، آن هم از طرفِ اَفراد یا اِداراتِ فرهنگی باید قانون گذاشت که « يَوْمَ حَصَادِ / موقع چاپ و نشر کتاب » حقِّ صاحبانِ حقّ را بدهند ؟ برخی بزرگانِ اَدَب و فرهنگِ این سرزمین که کتاب می ­نوشتند عُنوانش را « گُلستان و بوستان و حَدائق و ... » می ­گذاشتند نه « باغِ سوخته » ! شما چرا کتاب در بارۀ فریومد / فرومد می ­نویسید و کتابخانۀ فرومد را « استنثناء » نمی ­کنید ؟! « وَ لا يَسْتَثْنُونَ » ، ( قلم ، 68 / ١٨ )

البتّه این گونه کارها مختصّ به این دو کتاب یا مختصّ به کتابخانۀ روستای فرومد نیست !

هر دَم از این باغ ، بَری می ­رسد !

خطّه فریومد/ فرومد (تاریخی،علمی،فرهنگی)...
ما را در سایت خطّه فریومد/ فرومد (تاریخی،علمی،فرهنگی) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dfaryoumad4 بازدید : 111 تاريخ : دوشنبه 25 مهر 1401 ساعت: 23:46