من دربارۀ «
ذُلفُوْ » مطالبی شنیده بودم امّا ریشۀ این کلمه را نمی دانستم ، گُمان می کردم « زُلفو » است یعنی زُلفهایشان بلند بوده است ولی امروز ( چهارشنبه 10 / 10 / 1399 ) که مطلب ذیل را خواندم فهمیدم « ذُلفُوْ » در واقع ذالفَقار نامی بوده است . زنگ زدم به مادرم و گفتم شما هم از « ذُلفُوْ » یادت می آید گفت : نه ، تازه مادرم که بچّه بوده « ذُلفُوْ » به فُرومَد آمده ، می گفت : من دختر 7 ـ 8 ساله بودم با پدرم رفته بودیم باغ ، آن وقتها اعلام می کردند و یک روز را اختصاص می دادند که همه پَنبِه هایشان را جمع کنند پدرم غُوزه ها / پنبه ها را می آورد و به من گفته بود که تو در همینجا باش کسی غوزه ها را نَدُزدَد . بعد یک زَنی مرا صدا زد که : سَکینه سَکینه بیا برو دِه که « ذُلفُوْ » آمده ، من هم دویدم آمدم جای دالانِ نصرت [ کوچۀ ضِلع شرقی باغ عمارت / حیاط میرزا عبدالحَیّ طباطبایی ] آنجا دالانی بود و جَمعیَّت جَمع شده بود ، آمده بودند که « ذُلفُوْ » را ببینند . سیدمحمّد هاشمی زنگ زد گفت : در مورد « ذُلفُوْ » از پدرم پرسیدم ؛ می گوید : یک دُزد بوده است .14 / 10 / 1399در کتاب « نُصرت لَشکَر » هم نوشته شده : نُصرت لَشکر در « مَزینان » اَسیرِ « ذُلفُوْ » شده و در « تُرکَمَن صَحرا » از چَنگَش فَرار کرده است .ذُلفُوْهمزمان با تَصَدّی آقای تقی زاده در خُراسان ساعت هفت و نیم بعد از ظهر 12 اردیبهشت 1308 زلزلۀ سختی در مشهد شد که قریب یک دقیقه به طول اَنجامید [ روزنامه اطّلاعات ، 12 / 2 / 1308 ، ص 2 ] روز بعد که خبرهای بیشتر مُنتَشر شد معلوم شد که زِلزِلِه شهرهای شیروان ، قوچان ، باجگیران ، بجنورد ، کَلات ، چِناران و دِهاتِ اطرافِ این شهرها را مُدَّتی طولانی تَکان داده و تا بَندر گَز را ه خطّه فریومد/ فرومد (تاریخی،علمی،فرهنگی)...
ما را در سایت خطّه فریومد/ فرومد (تاریخی،علمی،فرهنگی) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dfaryoumad4 بازدید : 37 تاريخ : سه شنبه 4 مهر 1402 ساعت: 15:11